دیکشنری
داستان آبیدیک
fair spoken
fɛɹ spokən
فارسی
1
عمومی
::
ملایم، خوش بیان، مودب
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAIR HAIRED
FAIR HAIRED BOY
FAIR HOUSING AMENDMENTS ACT
FAIR MAID
FAIR MARKET VALUE
FAIR MINDED
FAIR MINDEDNESS
FAIR OR CLEAN COPY
FAIR OUT
FAIR PLAY
FAIR PRICE
FAIR PRICE FUNCTION
FAIR SEX
FAIR SHAKE
FAIR SHARE
FAIR SPOKEN
FAIR TO MIDDLIN'
FAIR TO MIDDLING
FAIR TRADE
FAIR VALUE
FAIR VALUE ACCOUNTING
FAIR VALUE MARK TO MARKET METHOD
FAIR VALUE OF THE UNDERLYING
FAIR VALUE RECOVERY CRITERION
FAIR WEATHER
FAIR WEATHER FRIEND
FAIR WIND
FAIR WORDS BUTTER NO
FAIRGROUND
FAIRILY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید